آی...دین!!!

روایت در فضای مجازی

آی...دین!!!

روایت در فضای مجازی

آی...دین!!!

رفته بود برا بچه های دبیرستانی صحبت کنه
گرم شوخی و خنده بودند که حاجی به بچه ها
چند تا شکلات میده .
وقتی داشتن شکلاتا رو میخوردند بهشون میگه
میدونین رو جلد شکلاتا چی نوشته
میگن خب نوشته آیدین
میگه نه نوشته
آااای ... دین...
یعنی مواظب دینتون باشین


شادی روح حاج عبدالله ضابط صلوات...
نسال الله منازل الشهدا

پیوندهای روزانه

مادر شهید...

چهارشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۱، ۰۱:۳۴ ب.ظ
عملیات شروع شده بود .
گردان به میدان مین خنثی نشده رسید.
وقت کم بود .
فرمانده داوطلب خواست .
پیرمرد وارد میدان شد .
نفر دوم پس از انفجار ، سریع وارد شد .
نفر سوم هم پشت دومی وارد شد .
نفر چهارم و پنجم هم همینطور .
با انفجار پنجم ، معبر کاملا باز شده بود .
آخر عملیات ، خبر شهادت پدر و چهار فرزندش 
را به زن ، تنها بازمانده خانواده دادند.
  • همسنگر مجازی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی